تحلیل بین المللی اختلافات ایران و افغانستان در ارتباط با حقابه ایران از رود هیرمند
چکیده
رقابت استعماری کشورهای انگلستان و روسیه در قرن نوزدهم در قالب بازی بزرگ تاثیرات بلند مدتی بر ژئوپلیتیک و سیاست کشورهای آسیایی از جمله منطقهی آسیای مرکزی و غربی برجای گذاشته است که بعد از بیش ازیکصد وپنجاه سال هنوز قابل مشاهده میباشد. با جدا شدن افغانستان از ایران در اواخر قرن نوزدهم که با دخالت مستقیم انگلستان و اهداف استعماری انجام گرفت اختلافات ایران و افغانستان بر سر استفاده ایران از حق آبه این رود آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل بین المللی ریشههای این بحران بوده است و در این مسیر با بهرهگیری از رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی حقوقی-تاریخی این بحران در قالب مفروضات تئوری هیدروپلیتیک پرداخته است. یافتههای پژوهش حکایت از این مهم دارد که افغانستان با مبناء قرار دادن دکترین حاکمیت مطلق سرزمینی در واقع هیرمند را رودخانهای داخلی فرض نموده که خود را مجاز به انجام هرگونه اقدامی در راستای منافع ملی خود میداند و در نقطه مقابل ایران در قالب مقررات بین المللی آب و کنواسیونهای جهانی در این زمینه اقدام نموده است و تلقی ایران از این رود، یک رودخانهی بین المللی با مبنا قرار دادن دکترین استفاده مشترک بوده است. روش گردآوری مطالب این پژوهش کتابخانهای-اسنادی بوده است.
واژگان کلیدی: ایران، افغانستان، انگلستان، هیرمند، حقوق بین المللی آب، رودخانه بین المللی